ب. بینیاز (داریوش)
کتابی که هم اکنون در دست ترجمه دارم مربوط به مصاحبۀ مفضل پسرِ جُعفی [جعفر جعفی] با امام جعفر صادق است. این کتاب «کتاب الهفت و الاظلال یا کتاب الهفت الشریف» [کتاب هفت و سایهها] نام دارد، اصل این کتاب به زبان عربی است که من به دلیل متن بسیار درهم و برهم آن، مجبورم آن را از سه زبانِ عربی، انگلیسی و آلمانی به فارسی ترجمه کنم تا کتاب برای خواننده فارسیزبان فهمپذیر شود. این کتاب در حقیقت دنبالۀ «ام الکتاب» است که پدرِ مفضل یعنی جعفر جعفی با امام محمد باقر مصاحبه کرده بود.
قرار است دوست و همکار فرهیختهام محسن بنایی یک پیشگفتار جامع دربارۀ این کتاب و امالکتاب از زوایای گوناگون بنویسد و بسیاری از نکات هنوز ناشناخته جریان شیعه را برای خواننده روشن سازد. این دو کتاب، پرده سیاه را از پیکر بیمارِ شیعه دوازده امامی به کنار میزند و گوهر به غایت خرافی و التقاطی آن را برای خواننده روشن میکند.
این دو کتاب، بویژه «کتاب هفت و سایهها»، از نکات بسیار غافلگیرکنندهای برخوردار است که توضیحات آن را به آینده یعنی به همکارم محسن بنایی واگذار میکنم.
ولی به مناسبت پیوند مبارک دو باجناق زنستیزِ حجابپرور لازم میبینم به یک نکته در «کتاب هفت و سایهها» که مربوط به آمیزش جنسی مردان با یکدیگر است اشاره کنم.
مفضل از امام جعفر صادق دربارۀ «شاهد بازی» و «لواط» میپرسد و امام جعفر صادق پاسخ میدهد: مردانی که به چنین آمیزش جنسی گرایش دارند در زندگی پیشین خود زن بودند که به زناکاری عادت داشتند و حالا در این زندگی [هم امام محمد باقر و هم امام جعفر صادق به تناسخ یا باززایی باور داشتند] در جلوۀ مرد ظاهر میشوند و الله جلو [فرج] آنها را در پشت آنها ساخته است. در واقع این مردان همان زنانِ زناکاری هستند که در زندگی پیشین خود زناکاری میکردند.
پس از نظر امام جعفر صادق شاهدبازان و لواطکاران نه مرد بلکه در حقیقت زن هستند. به عبارتی زنستیزی امام جعفر صادق تا بدانجا میرسد که حتا «گناه» لواطکاری مردان را در زنانی میبیند که در زندگی پیشین خود زناکار بودند: همیشه زنان مقصرند![1]
نکته دومی که گفتنش ضروری است این است که امام محمد باقر و امام جعفر صادق هر دو – طبق تاریخنگاری اسلامی- از نسل علی ابن ابیطالب هستند. جالب این جاست که در این دو کتاب حتا یک بار گفته نمیشود که «جدمان» علی است. مگر ممکن است که بخش اعظم این دو کتاب دربارۀ علی باشد، آنهم با یک چنین مقام والایی، ولی نه محمد باقر و نه جعفر صادق هیچگاه نمیگویند که علی، حسن و حسین جدِ ما بودند. به عکس، محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین در این دو کتاب شخصیتهای موهوم هستند که همیشه از آغاز آفرینش جهان وجود داشتند و در پیکرهای گوناگون تجلی میکنند.
امیدوارم که در آینده نزدیک ترجمه «کتاب هفت و سایهها» به پایان برسد. با پایان رسیدن این کتاب، موضوع اصلی که دربارهاش ترجمه می کنم و خواهم نوشت «هوش مصنوعی» خواهد بود. پس از ترجمه «کتاب هفت» برای همیشه حوزه اسلامپژوهی را ترک میکنم و به موضوعات آینده مربوط به «هوش مصنوعی» خواهم پرداخت.
—————————————————————
[1] این که همجنسگرایی به عنوان یکی از گرایشهای جنسی، به تصمیم و گرایش فرد بزرگسال وابسته است امریست شناخته شده و پذیرفته شده است که به کسی در این جهان ربطی ندارد. به اصطلاح تا زمانی که کودکان از تعرض جنسی مصون هستند و تجاوزی (نسبت به زن و مرد) در کار نباشد، هر کس مجاز است گرایش جنسی خود را تجربه کند و دنبال نماید.